حالت تهوع و کلاه آهنی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از روزهایی که گردان کمیل برای انجام تمرینات هلیبرد در اصفهان مشغول آموزش نظامی بود، 14 نفر از بچهها را برای انجام عملیات سوار بالگرد میکنند. در ضمن پرواز یکی از آنها دچار حالت تهوع و استفراغ میشود. کمک خلبان بالگرد متوجه موضوع شده و کلاه آهنی یکی از برادران دیگر را بر میدارد و در مقابل وی میگیرد. ایشان نیز استفراغ خود را به داخل آن کلاه میریزد. بچهها از این موضوع به خنده می افتند...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از روزهایی که گردان کمیل برای انجام تمرینات هلیبرد در اصفهان مشغول آموزش نظامی بود، 14 نفر از بچهها را برای انجام عملیات سوار بالگرد میکنند. در ضمن پرواز یکی از آنها دچار حالت تهوع و استفراغ میشود. کمک خلبان بالگرد متوجه موضوع شده و کلاه آهنی یکی از برادران دیگر را بر میدارد و در مقابل وی میگیرد. ایشان نیز استفراغ خود را به داخل آن کلاه میریزد. بچهها از این موضوع به خنده می افتند...
خاطراتی از جمع اوری کمکهای مردمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشهای از صحنههای شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح میدهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمعآوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشهای از صحنههای شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح میدهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمعآوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
برادران گشتی عراق
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها میکردند. تا بچهها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمیکردند. برخی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها میکردند. تا بچهها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمیکردند. برخی...
مگس و مجس
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچهها دو سرباز عراقی را به اسارت میگیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه میدارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع میکنند با اسیران مکالمه کردن. به آنها محبت کرده و به شوخی کردن میپردازند، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف میکرد و میگفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی میگفت: "مجس" و همه میخندیدند. موقعی که میخواستند...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچهها دو سرباز عراقی را به اسارت میگیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه میدارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع میکنند با اسیران مکالمه کردن. به آنها محبت کرده و به شوخی کردن میپردازند، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف میکرد و میگفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی میگفت: "مجس" و همه میخندیدند. موقعی که میخواستند...
شهیدان افتخار آفرین نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نیریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باختهاند مخصوصا" شهدای فتحالمبین سرودهام، تقدیم میدارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نیریز این شهیدان شهر ما را...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نیریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باختهاند مخصوصا" شهدای فتحالمبین سرودهام، تقدیم میدارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نیریز این شهیدان شهر ما را...
رابطه طبقه اقتصادی و ایثار
دانشنامه دفاع مقدس » تحليل آماري »
در این قسمت ایثارگران مطالعه شده بر اساس میزان در آمد و تمکّن مالی در زمان وقوع حادثه شهادت، جانبازی و اسارت به سه طبقه بالا (مرفه)، متوسط و پایین تقسیم شدهاند. هدف آن است که ببینیم که کدام طبقه یا طبقات اقتصادی در شهرستان نیریز سهم بیشتری در اداره جنگ هشت ساله داشتهاند. توصیح اینکه گنجاندن افراد در طبقات بالا ، متوسط و پایین یک داوری ارزشی نیست، بلکه صرفا” شاخص ما در این سنجش از نظر...
دانشنامه دفاع مقدس » تحليل آماري »
در این قسمت ایثارگران مطالعه شده بر اساس میزان در آمد و تمکّن مالی در زمان وقوع حادثه شهادت، جانبازی و اسارت به سه طبقه بالا (مرفه)، متوسط و پایین تقسیم شدهاند. هدف آن است که ببینیم که کدام طبقه یا طبقات اقتصادی در شهرستان نیریز سهم بیشتری در اداره جنگ هشت ساله داشتهاند. توصیح اینکه گنجاندن افراد در طبقات بالا ، متوسط و پایین یک داوری ارزشی نیست، بلکه صرفا” شاخص ما در این سنجش از نظر...
شورای افکار خمسه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از روزهای آخر ماه مبارک رمضان توسط پنج نفر از برادران رزمنده به روحانی گردان، «شهید سید رسول معصومی» پیشنهاد میشود که در مراسم برگزاری نماز عید فطر، همه رزمندگان بدون کفش بطرف محل برگزاری نماز عید بروند. اتفاقا" مورد قبول تبلیغات لشکر هم واقع شده و این کار انجام میشود. پس از آن در گردان، این گروه پنج نفره بنام "شورای افکار خمسه" مشهور شده بودند. ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از روزهای آخر ماه مبارک رمضان توسط پنج نفر از برادران رزمنده به روحانی گردان، «شهید سید رسول معصومی» پیشنهاد میشود که در مراسم برگزاری نماز عید فطر، همه رزمندگان بدون کفش بطرف محل برگزاری نماز عید بروند. اتفاقا" مورد قبول تبلیغات لشکر هم واقع شده و این کار انجام میشود. پس از آن در گردان، این گروه پنج نفره بنام "شورای افکار خمسه" مشهور شده بودند. ...
زندگینامه آزاده زین العابدین احسانی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
آزاده قهرمان، زین العابدین احسانی در سال 1308 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی و متدین متولد شد. دوران کودکی را در کنارخانواده سپری نمود. سپس وارد دبستان شد. گواهینامه ششم ابتدایی بصورت متفرقه کسب نمود. به استخدام ژاندارمری ایران درآمده و بعد از مدتی به افتخار بازنشستگی نائل آمد. در حالیکه دوران بازنشستگی خود را میگذراند؛ با شروع جنگ تحمیلی، عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل گردید. در تاریخ 12/2/1361 در جبهه شوش به اسارت نیروهای دشمن...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
آزاده قهرمان، زین العابدین احسانی در سال 1308 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی و متدین متولد شد. دوران کودکی را در کنارخانواده سپری نمود. سپس وارد دبستان شد. گواهینامه ششم ابتدایی بصورت متفرقه کسب نمود. به استخدام ژاندارمری ایران درآمده و بعد از مدتی به افتخار بازنشستگی نائل آمد. در حالیکه دوران بازنشستگی خود را میگذراند؛ با شروع جنگ تحمیلی، عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل گردید. در تاریخ 12/2/1361 در جبهه شوش به اسارت نیروهای دشمن...
شعر کیش مهر
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
همی گویم و گفته ام بارها پرستش به مستی است در کیش مهر به شادی و آسایش و خواب و خور به جز اشک چشم و به جز داغ دل کشیدند در کوی دل دادگان چه فرهادها مرده در کوهها چه دارد جهان جز دل و مهریار ولی رادمردان و وارستگان مهین مهروزان که آزادهاند به خون خود آغشته و رفتهاند بهاران که شاباش ریزد سپهر کشد رخت ، سبزه به هامون و دشت نگارش دهد گلبن جویبار...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
همی گویم و گفته ام بارها پرستش به مستی است در کیش مهر به شادی و آسایش و خواب و خور به جز اشک چشم و به جز داغ دل کشیدند در کوی دل دادگان چه فرهادها مرده در کوهها چه دارد جهان جز دل و مهریار ولی رادمردان و وارستگان مهین مهروزان که آزادهاند به خون خود آغشته و رفتهاند بهاران که شاباش ریزد سپهر کشد رخت ، سبزه به هامون و دشت نگارش دهد گلبن جویبار...
شهدا سال 59 -زندگینامه مفقودالاثر فرامرز کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در اینجا حدیث کسی است که خونش به پای لالههای انقلاب اسلامی ریخت و جسمش در ارتفاعات نوسود، همچون پروانهای برگرد شمع یار سوخت و خاکستر شد. سخن از فرامرز است، آنکه در تاریخ 10/9/1331، در یکی از خانههای گِلی روستای نصیرآباد، از بخش مرکزی شهرستان نیریز، در میان شوق و انتظار خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. برای کسب معرفت و دانش دوره دبستان را در روستاهای معینآباد و حیدرآباد پشت سر گذاشت و دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در اینجا حدیث کسی است که خونش به پای لالههای انقلاب اسلامی ریخت و جسمش در ارتفاعات نوسود، همچون پروانهای برگرد شمع یار سوخت و خاکستر شد. سخن از فرامرز است، آنکه در تاریخ 10/9/1331، در یکی از خانههای گِلی روستای نصیرآباد، از بخش مرکزی شهرستان نیریز، در میان شوق و انتظار خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. برای کسب معرفت و دانش دوره دبستان را در روستاهای معینآباد و حیدرآباد پشت سر گذاشت و دوره...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101
102
103 104 بعدي